مخالفت آشکار سهامداران با فروش اموال شرکت پدیده
تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۰۳۵۱۲
به گزارش قدس خراسان، «کسی صدای ما را نمیشنود، تنها کسانی که اهمیت ندارند سهامداران پدیدهاند، کسی میتواند دل بسوزاند که مثل ما سهامدار باشد، خدا کند که همه چیز درست بشود...» اینها را یک نفر از ۱۲۰ هزار سهامدار پدیده شاندیز میگوید که دو خانه فرزندش و کل داراییشان را به پای خرید سهام پدیده ریخته است و تأکید میکند مثل او کم نیستند که زندگی خود را برای این سهام گذاشتهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه میدهد: در حال حاضر خیلی ناراحت هستیم، فکر میکردیم با بازگشت آقای پهلوان اتفاقهای خیلی خوبی در پدیده بیفتد اما شاهد کاهش شدید قیمت سهام شدیم، هیچ چیز مثل سال ۹۳ نیست و همه عملکردها ضعیف است. خدا کند این ساخت و ساز روی افزایش قیمت سهام مؤثر باشد چون نمیتوانیم امید دیگری هم داشته باشیم و اگر کسی ادعا میکند که میتواند سرمایهگذار بیاورد اجازه بدهند این اتفاق بیفتد.
داراییها در حال خارج شدن از دست مردم است
یکی دیگر از سهامداران غیرمشهدی که سهام قابل توجهی دارد با ارائه تحلیلی درباره سهم پدیده شاندیز عنوان میکند: راهکار برونرفت از این شرایط دنبال کردن منافع مردم است نه منافع شخصی که دنبال شدن آنها به ضرر مردم است. جریانهایی راه افتاده که بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و مردم خوشحال هستند که ساخت و ساز در حال انجام است در صورتی که بیشتر این ساخت و سازها برای پدیده نیست و از نظر کارشناسی و نگاهی دورتر باید گفت بیشتر داراییها در حال خارج شدن از دست مردم است.
وی توضیح میدهد: ارزش کارشناسی سهام با این واگذاریها در حال پایین آمدن است. ارزش کارشناسی یعنی ارزش روز داراییها تقسیم بر تعداد سهام شرکت که با قراردادهای حال حاضر کمکم داراییهای پدیده به صورت چراغ خاموش به سمت داراییهای شرکت افسانهسازان میرود و این سبب میشود ارزش داراییهای شرکت کم و کمتر شود. سهامدار در حال حاضر توان افزایش سهام را ندارد و نیاز به سرمایهگذار است و خیلی واضح است سرمایهگذار زمانی به این پروژه ورود میکند که مشکلات شرکت برطرف شده باشد و زمانی که به شرکت نگاه میکند باید ببیند ارزش کارشناسی بالاست و به همین دلیل ترغیب میشود تا سرمایهگذاری انجام دهد.
این سهامدار در تشریح چگونگی رشد سهام ادامه میدهد: سهم در حالتی رشد میکند که ارزش داراییهای پشت سهم بالا باشد تا برای سرمایهگذار جذابیت ایجاد کند، خود آقای پهلوان گفته بود از سهام حمایت میکند اما اکنون این حمایت اتفاق نمیافتد و به نظر میرسد زمانی این را انجام میدهند که خودشان سهامدار عمده شوند و وقتی عمده شدند از سهام حمایت میکنند و به مردم میفروشند و خارج میشوند و از همین الان باید گفت این حمایت ارزش ندارد و به درد مردم نمیخورد. حمایتی به درد مردم میخورد که سرمایهگذار با انگیزه بلندمدت دنبال سهم بیاید و بعد مردم در قیمتهای بالا بفروشند و زیان چند ساله را جبران کنند.
خلأ یکرنگی در سهامداران
وی که از نبود انسجام میان سهامداران حقیقی گلایهمند است درباره این گلایه خود میگوید: همه چیز واضح و حقیقت مشخص است اما متأسفانه سهامداران انسجام و هماهنگی ندارند. سال گذشته هنگام بستن قرارداد کیش اموال شرکت به عنوان آوردههای مجموعه پدیده و شرکت افسانهسازان آورده خودش را هزینه ساخت پروژه در نظر گرفت. در کنار آن شرکت توسعه گشان یک سرمایهگذاری صوری در پروژه انجام داد و در قالب آن بخش زیادی از سهام مردم را به قیمت خیلی ناچیز به شرکت افسانهسازان دادند و سهامی که ارزش کارشناسی هر کدام ۱۰هزار تومان بود حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ تومان خریدند. در آن زمان مردم به دلیل رکود در بازار، سهم خود را به همین قیمت پایین واگذار کردند و از طرفی وجود عواملی که قیمت سهام را در همین قیمت نگه داشتند را نباید منکر شد و این طور شد که در وقت کارشناسی قیمت سهام ابنیه همین عدد اعلام شد و توانستند در همین قیمت سهام را از کف بازار جمع کنند و قرارداد ببندند. در صورتی که باید به قیمت کارشناسی قرارداد بسته میشد نه به قیمت بازاری که مشتری ندارد.
این سهامدار غیرمشهدی خاطرنشان میکند: برای پروژه کیش مجمع برگزار شد و علاوه بر توافق هیئت مدیره توافق سهامداران هم گرفته شد تا با این واگذاری موافق باشند اما متأسفانه سهامداران مردمی با همه هشدارهایی که داده میشود نسبت به عواقب تصمیم خود در رأی دادنها دقت نمیکنند و براساس سناریو تبلیغاتی چیده شده رأی میدهند که در آینده به ضررشان تمام میشود و اگر اتفاقی میافتد خود سهامداران هم دخیل هستند که از سر ناآگاهی یا درست فکر نکردن تصمیم میگیرند و طبیعی است هر اتفاقی ممکن است بیفتد، به صورت کلی پروژههایی در حال تکمیل یا توسعه است که پروژه افسانهسازان محسوب میشود.
مردم میتوانستند با انسجام قرارداد را اصلاح کنند و جلو فروش اموال را بگیرند اما پشت هم نیستند
این سهامدار در پایان گفتههای خود تأکید میکند: با اجازه چه کسی اموال پدیده در حال فروش است؟ هیچ سهامداری حاضر نیست اموال شرکت به صورت قطعه قطعه به صورتی فروش برود که نحوه پرداختهای آن مشخص نباشد. در سالهای گذشته اموال شرکت را کمکم فروختهاند که یک رقم آن تنها ۱۰۰ میلیارد تومان بوده که صرف امور معمول شده است اما اموال، اموال مردم و فروش آنها اشتباه است حتی اگر کارشناسی شود.
قیمتگذاریها هم غالباً ناعادلانه، صوری و مفت است، نظارت وجود دارد و خیلی از اتفاقها در قالب قانونی انجام میشود اما در حقیقت به نحوی هوشمندانه اقدام میشود که به زیان مردم و نفع عدهای خاص تمام شود. در مشهد به ویژه سهامداران مشهدی هر چه خالق پدیده بگوید را انجام میدهند و در حال تقدیم کردن اموال خود هستند. این سیستمی که در شرکت در پیش گرفته شده اشتباه است و خروجی آن به سمت گذشته میرود که در مجموع چیزی برای مردم نماند.
کاهش عجیب قیمت سهام با وجود ساخت و سازها!
سهامدار دیگری که ساکن تهران است در پاسخ به این پرسش که چطور به صورت قابل توجهی در پدیده سرمایهگذاری کرده است یادآور میشود: پیش از سال ۹۳ سرمایهگذاری و خرید سهام را با توجه به تبلیغات انجام دادیم در آن زمان تبلیغات گسترده بود و روز به روز شاهد رشد سهام بودیم و به این امید سرمایهگذاری کردیم که سرمایه ما رشد کند که این اتفاق نیفتاد، حالا هم ما بیرون گود نشستهایم ببینیم چه اتفاقی میافتد، باید به بهبود شرایط امیدوار بود اما اینکه با این ساخت و سازها به جای اینکه قیمت سهام رشد کند کاهشی شده جای تعجب دارد و مشخص نیست چه ماجرایی دارد و پیگیری در این موضوع جز اعصاب خردی چیزی برای ما نمیگذارد.
وی ادامه میدهد: نسبت به بازگشت پهلوان نظر مثبت داریم چون کسی که کاری را شروع کرده میتواند به خوبی به پایان برساند، گیر کار را در گروههای فضای مجازی بانک صادرات میدانند اما اینکه رشد سهم منوط به خارج شدن بانک باشد را باید بهتر کارشناسی کرد و اینکه قیمت را پایین نگه دارند تا صادرات نفع کمتری ببرد به نظر چندان درست نیست چون موضوع صادرات به نتیجه حکم دستگاه قضا برمیگردد که اضافه سهم را برگرداند.
خلأ شفافیت در اموال پدیده برای سهامداران
سهامدار دیگری که مجموع سهامهای گشان و ابینهاش در حدود ۱۰میلیون سهم میشود توضیح میدهد: وقتی سایه دولت و قوه قضائیه روی پروژه بیفتد یعنی اعتماد عمومی از بین رفته است، اشتباه از زمانی شروع شد که کل پروژه را متوقف کردند و سرمایه مردم با رکود مواجه شد، میتوانستند این پروژه را با یک خرد جمعی به سمتی هدایت کنند که مردم کمتر آسیب ببینند. گذشته دیگر گذشته است و باید شرایط حال را در نظر گرفت. میگویند رئیس کل دادگستری خراسان و دادستان طرقبه و شاندیز در حال حمایت از پروژه هستند اما احساس میشود قدرتی نمیگذارد این پروژه به نفع مردم به سامان برسد.
وی ادامه میدهد: برای نتیجهگیری اثر بازگشت پهلوان در پدیده شاندیز نیازمند زمان هستیم. از ۱۰ سال پیش که ما سهامدار بودهایم کاری که از دست ما برمیآمده را انجام دادهایم اما تنها کسانی که فراموش شدهاند همین سهامداران هستند. در جریان قوانین هیئت مدیره نیستم اما هیچ گاه با شفافیت روبهرو نبودهایم و انگار سهامدار در این ۱۰ سال با اینکه سرمایهاش در آنجا گیر است نامحرم بوده و به تازگی کمی این شفافسازی مد نظر قرار گرفته است اما به عنوان سهامدار هیچ اطلاعی نداریم در ۱۰ سال گذشته و پس از تعطیلی پدیده بر سر اموال شرکت چه آمده و چقدر برای حفظ ارزش این اموال تلاش شده است.
این سهامدار به انتظارات سهامداران از هیئت مدیره اشاره میکند و میگوید: به هر حال انتظاری که از هیئت مدیره داریم این است که ببیند چطور شرکتهای دیگر از اموال شرکت خود دفاع میکنند و حتی اگر داراییهایی مانند پدیده ندارند برای حفظ ارزش سهام خود چه تلاشهایی انجام میدهند برای اینکه از این حالت خارج شویم باید همزمان چند اتفاق بیفتد که نخستین آن آغاز شدن و ادامه یافتن ساخت و ساز است و باید پرسید هزینه این ساخت و ساز از کجا با افزایش قیمتی که نسبت به ۱۰ سال پیش صورت گرفته تأمین میشود؟ یا باید ملک املاک فروخته شود که به نظرم اشتباه است چون ارزش سهام یک شرکت وابسته به داراییهای آن است و اگر آن را به شخص دیگری بفروشند این ارزش کم میشود.
وی ادامه میدهد: باید راهکاری پیدا شود که از طریق سهامگردانی پولی برای ساخت و ساز بدست آورند که به نظر معقولتر میرسد، کار دیگر هم آزادسازی اسناد رهنی است که آزادسازی این اسناد موجب میشود سرمایهگذار با خیال راحتتری سرمایهگذاری کند.هر کاری سهامدار مردمی انجام دهد تا زمانی که سایه حقوقیها و دولتیها باشد چندان کاری پیش نمیرود، برای سهامدار حقوقی به اندازه حقیقی رشد سهام مهم نیست، تا زمانی که صادرات تعیین تکلیف نشود نتیجهای نخواهیم داشت اینکه سهام را پایین نگه داریم تا صادرات تعیین تکلیف شود به زیان مردم است و در کنار آن سرمایهگذاری جذب نمیشود و بانک سود خود را میگیرد.
سهامدار ۱۰ساله پدیده با بیان اینکه پای خوب و بد شرکت تا این لحظه ماندهایم عنوان میکند: ما سهامداران حقیقی خیلی با سهامداران حقوقی مشکل داریم اما اگر درست نگاه کنیم آنها هم سهامدار هستند و باید منافع سهامداران خودشان که مردم هستند را حفظ کنند واقعاً اگر حقشان است با کارشناسی درست حق بانک را بدهند چون سودی که حق کسی را ضایع کند درست نیست و اگر تشخیص میدهند صادرات باید مواردی را برگرداند انجام شود و حرف کلی ما تعیین تکلیف املاک ترهینی است.
اینها تنها بخشی از گفتهها و انتظارات سهامداران پدیده است که در گفتوگو با قدس خراسان درددلشان را مستقیم بیان کردهاند، نمیدانیم مسئولان چقدر پای درددل واقعی سهامداران نشستهاند اما بدون هیچ تحلیلی درباره این صحبتها، این گزارش را با این پرسش به پایان میبریم که عاقبت پدیده چه میشود؟
خبرنگار: طاهره فجر داودلی
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: سهام پدیده سهامداران پدیده شرکت پدیده ساخت وساز ادامه می دهد ارزش کارشناسی ساخت و ساز سرمایه گذاری سرمایه گذار اموال شرکت هیئت مدیره دارایی ها قیمت سهام ۱۰ سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۰۳۵۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرصت طلایی «مشارکت مردم» در توسعه طلای سیاه
مدلهای نوین تأمین مالی مانند «شرکت سهام پروژه با تضمین کف سود» و «سهام ممتاز» با جذب سرمایههای خرد مردمی و فراهم آوردن فرصتهای سرمایهگذاری مستقیم در پروژههای نفتی به افزایش شفافیت، کاهش فساد و توسعه عادلانه منابع کمک میکنند. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، با وجود پتانسیل بالای صنعت نفت و گاز ایران برای توسعه اقتصادی و صنعتی، شرکت ملی نفت ایران به صورت انحصاری در بخشهای اکتشاف، تولید و صادرات فعالیت میکرد، اما با تصویب ماده 15 برنامه هفتم توسعه در جهت مشارکت توان بخش خصوصی و سرمایه مردم در توسعه میادین مشترک، این انحصار شکسته و بستر مناسب اعطای مجوز دولت در این زمینه به بخش خصوصی فراهم شده است. در کنار اعطای مجوز، مدل تأمین مالی شرکت سهام عام پروژه نیز به عنوان بستری اصلی جذب سرمایه مردمی را فراهم میکند. در سالهای اخیر، با توجه به تحریمهای بینالمللی و کاهش درآمدهای نفتی، اقتصاد ایران با مشکلات عدیدهای روبهرو شده است. این وضعیت، نیاز به اصلاح ساختاری در صنعت نفت و گاز را بیش از پیش آشکار کرده است. ایجاد فرصتهای جدید برای سرمایهگذاری و مشارکت بخش خصوصی نه تنها میتواند به افزایش کارایی و نوآوری در این بخش کمک کند، بلکه فرصتهای شغلی جدیدی را نیز ایجاد میکند و موجب رشد و ثبات اقتصادی خواهد شد.
کشورهای در حال گذار مانند ایران که با چالشهای منابع محدود و نیازهای گسترده اقتصادی روبهرو هستند، نمیتوانند تمام بخشهای اقتصادی خود را به طور همزمان توسعه دهند. در این میان، تمرکز بر صنعت نفت به عنوان یک بخش کلیدی میتواند استراتژی مؤثری برای تحریک رشد و توسعه پایدار باشد. توجه و سرمایهگذاری در این بخش نه تنها منجر به افزایش درآمدهای دولت میشود، بلکه با ایجاد فرصتهای شغلی و ارتقای دانش فنی، به بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی کمک شایانی میکند. توسعه صنعت نفت و گاز با رویکرد مشارکتی و شفاف میتواند به عنوان یک اهرم قدرتمند برای ارتقای سطح زندگی مردم و تقویت استقلال اقتصادی کشور عمل کند. با تعیین سیاستهای مناسب و اجرای برنامههای تشویقی برای سرمایهگذاری در این بخش، میتوان از پتانسیلهای نهفته آن برای دستیابی به یک توسعه پایدار و همهجانبه بهرهبرداری کرد. با اینکه صنعت نفت و گاز ایران پتانسیل زیادی برای رانندگی توسعه اقتصادی و صنعتی در کشور دارد، شرکت ملی نفت ایران همچنان به عنوان تنها بازیگر در عرصههای اکتشاف، تولید و صادرات نفت و گاز، نقش انحصاری خود را حفظ کرده است. این وضعیت انحصاری در ماده 15 برنامه هفتم توسعه به پایان رسید و باز شدن این بخش به رقابت و مشارکتهای گستردهتر و اعطای مجوز بهرهبرداری به بخش خصوصی به تسریع رشد اقتصادی و افزایش کارآمدی صنعتی کمک شایانی خواهد کرد. با خارج شدن توسعه صنعت نفت و گاز از حالت انحصاری، شاهد باز شدن درهای این صنعت به روی بخش خصوصی و سرمایههای مردمی خواهیم بود. با تسهیل اعطای مجوز بهرهبرداری از میادین به بخش خصوصی در برنامه هفتم توسعه قدم اول توسعه اقتصاد و به خصوص بالادست صنعت نفت و گاز با کمک بخش غیردولتی و تمرکز بر مشارکت بخش خصوصی و مردمی اقتصاد فراهم شده است.
حال برای بهره بردن از تمامی عواید این توسعه باید بر مدل مشارکت مبتنی بر جذب سرمایههای خرد مردمی نیز تمرکز کرد. شرکت سهام عام پروژه بستر مناسبی است که مشارکت عمومی در سرمایهگذاریها را ممکن میسازد. این مدل تأمین مالی به عنوان ابزار اصلی برای جذب سرمایههای خرد مردمی به سوی پروژههای عظیم و استراتژیک عمل میکند و با استفاده از ابزارهای حاکمیتی که در اختیار دولت قرار دارد، امکان فراهم آوردن فرصتهای سرمایهگذاری جذاب و مطمئن برای عموم مردم را به ارمغان میآورد. برای دستیابی به فرصتهای توسعهای با مشارکت خرد مردمی در منابع سرشار نفت و گاز کشور، لازم است ساختارهای موجود تأمین مالی در صنعت نفت شکسته و به سمت مدلهای توسعه مشارکت سرمایههای خرد مردمی سوق داده شود. این مدلها باید به گونهای طراحی شوند که امکان سرمایهگذاری مستقیم مردمی در پروژههای بزرگ نفتی و گازی را فراهم آورند و از این طریق، درآمدها و منافع حاصل از این منابع به طور گستردهتری بین جامعه توزیع شود. برای مشارکت مؤثر مردم در صنعت نفت باید تدابیری اتخاذ شود تا محدودیتهای قانونی و بوروکراتیک کاهش یابند. قوانین جدیدی باید تصویب شوند که اجازه دهند بخش خصوصی و سرمایهگذاران خرد به راحتی و با اطمینان خاطر در این صنعت سرمایهگذاری کنند. این امر نیازمند تضمینهایی است که ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهد و بازگشت سرمایه را در یک بازه زمانی معقول و قابل پیشبینی امکانپذیر کند.
مشارکت مردم در صنعت نفت میتواند به تحقق اقتصادی متوازن و پایدار منجر شود، جایی که هر شهروند میتواند به طور مستقیم از منافع طبیعی کشور بهرهمند شود. این مدل توسعه مشارکتی نه تنها به رشد اقتصادی کمک میکند، بلکه به تقویت حس مالکیت ملی و افزایش شفافیت در مدیریت منابع کمک شایانی خواهد کرد.
در آینده با توجه به چالشهای زیستمحیطی و افزایش تمایل به استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، اهمیت نفت ممکن است تغییر کند. با این حال تا زمانی که جهان به طور کامل به سمت انرژیهای پاک حرکت نکرده است، نفت همچنان به عنوان یک منبع کلیدی انرژی باقی خواهد ماند. برای ایران، سرمایهگذاری در فناوریهای نوین و افزایش بهرهوری در استخراج و استفاده از نفت میتواند به ایجاد مزیتهای رقابتی در عرصه جهانی کمک کند.
از همین رو نیز به کارگیری توان بخش خصوصی به عنوان توسعهدهنده میدان به همراه جذب سرمایههای خرد مردمی به عنوان سرمایهگذار و سهامدار اصلی توسعه میادین کشور، با ترکیب استفاده حاکمیت از ظرفیت ماده 15 برنامه هفتم توسعه در کنار اعطای سهام ممتاز سودی به مردم در قالب شرکت سهام عام پروژه تحقق خواهد یافت.
مسیر مردمیسازی توسعه میادین مشترک با بستر مناسب
محمد حبیبی، کارشناس حوزه سیاستگذاری اقتصادی در رابطه با اهمیت به کارگیری سرمایههای خرد مردمی و توان بخش خصوصی در بالادست صنعت نفت و گاز به «جوان» میگوید: «یکی از رویکردهای مهم در بهینهسازی بهرهبرداری از منابع نفتی، توسعه مشارکتی صنعت نفت است. این رویکرد، نه تنها به معنای جذب سرمایههای خارجی و خصوصی است، بلکه به معنای درگیر کردن جامعه و سرمایههای خرد مردمی در این صنعت حیاتی است. تجربه نشان داده است هرچه مردم بیشتر در فرآیندهای اقتصادی مشارکت داشته باشند، نتایج به دست آمده شفافتر و پایدارتر خواهد بود. برای ایران که بخش عمدهای از اقتصاد آن به صنعت نفت وابسته است، مشارکت عمومی میتواند نه تنها به توزیع عادلانهتر ثروت کمک کند، بلکه باعث افزایش نظارت عمومی بر این صنعت شود و در نتیجه به کاهش فساد و افزایش کارایی کمک کند.»
وی ادامه میدهد: «فرصتهای سرمایهگذاری برای عموم مردم میتواند از طریق ابزارهای مالی نوین مانند اوراق بهادار شده سهام پروژههای نفتی، صندوقهای سرمایهگذاری مختص به انرژی یا حتی مدلهای مشارکتی مستقیم در پروژهها فراهم شود. این نوع سرمایهگذاریها نه تنها امکان پذیرفتن ریسکهای متناسب با پتانسیل بازگشت سرمایه را به سرمایهگذاران میدهد، بلکه این اطمینان را به آنها میدهد که در رشد و توسعه اقتصادی کشورشان شریک هستند. برای مثال، از طریق مدل «شرکت سهام پروژه با تضمین کف سود»، سرمایهگذاران میتوانند انتظار داشته باشند که سرمایهگذاریهایشان در پروژههای نفتی، علاوه بر کمک به اقتصاد کشور، بازده مالی مناسبی نیز داشته باشد.»
این کارشناس اقتصادی با اشاره به تغییر نقش دولت در زمینه توسعه بالادست صنعت نفت و گاز به سمت رگولاتور توسعه میگوید: «با توسعه مشارکت مردمی، دولت میتواند نقش خود را از یک تأمینکننده و مدیر انحصاری به ناظر و تسهیلکننده تغییر دهد. این تغییر نقش به دولت اجازه میدهد تا بر رعایت استانداردهای زیستمحیطی، اخلاقی و اقتصادی در پروژههای نفتی نظارت بیشتری داشته باشد، در حالی که از نظر مالی ریسک کمتری متحمل میشود. بدین ترتیب، توسعه پایدار و بهینهسازی منابع نفتی کشور در یک چارچوب شفاف و پاسخگو میسر میگردد که در آن منافع ملی و مردمی به طور متوازن در نظر گرفته شدهاند.»
وی با اشاره به بستر جذاب و ابزار مناسب جذب سرمایههای خرد مردمی در تأمین مالی مبتنی بر شرکت سهام عام پروژه تصریح میکند: «مدلهای نوین تأمین مالی مانند «شرکت سهام پروژه با تضمین کف سود» و «سهام ممتاز» با جذب سرمایههای خرد مردمی و فراهم آوردن فرصتهای سرمایهگذاری مستقیم در پروژههای نفتی به افزایش شفافیت، کاهش فساد و توسعه عادلانه منابع کمک میکنند. مردم ایران با سرمایهگذاری در این پروژهها نه تنها به طور مستقیم در تولید ثروت ملی سهیم خواهند شد، بلکه فعالانه در روند توسعه کشور نیز مشارکت خواهند داشت.»
حبیبی در پایان خاطرنشان میکند: «راهبردهای «شرکت سهام پروژه» و استفاده از «سهام ممتاز» به گونهای طراحی شدهاند که امکان سرمایهگذاری مستقیم مردمی را در پروژههای بزرگ نفتی فراهم میآورند که این خود نه تنها مشارکت عمومی را افزایش میدهد، بلکه به توزیع عادلانهتر ثروت نیز کمک میکند. در مدل «شرکت سهام پروژه با تضمین کف سود»، سرمایهگذاران میتوانند با خیالی آسوده در صنعت نفت سرمایهگذاری کنند، چراکه تضمینی برای بازگشت سرمایه در نظر گرفته شده است. از سوی دیگر «سهام ممتاز» به سرمایهگذاران امکان میدهد که علاوه بر سود، در تصمیمگیریهای مربوط به پروژهها نیز نقش داشته باشند و از مزایای اداری و مالی خاصی بهرهمند شوند.»
عبور از توسعه محدود دولتی میادین مشترک کشور با تکیه بر ورود توان و سرمایه مردمی
زهرا فلاحی، کارشناس انرژی در رابطه با انحصار شرکت ملی نفت در توسعه میادین کشور به «جوان» میگوید: «توسعه و تولید میادین نفت و گاز نیازمند سرمایهگذاری، تخصص و فناوری قابل توجهی است. از لحاظ تاریخی، شرکت ملی نفت ایران انحصار صنعت ایران را در اختیار داشت و تمامی جنبههای اکتشاف، تولید و صادرات را کنترل میکرد. این کنترل متمرکز رقابت، نوآوری و کارایی را در صنعت محدود کرد. علاوه بر این نقش دولت در تعیین سهمیهها و قیمتهای تولید اغلب به ناکارآمدی و انحراف بازار منجر میشد.»
وی میافزاید: «با این حال، با تصمیم اخیر برای شکستن انحصار و اجازه دادن به شرکتهای بخش خصوصی برای رقابت برای توسعه میادین نفت و گاز، صنعت برای رشد و توسعه قابل توجهی آماده است. این حرکت نه تنها باعث ارتقای رقابت و کارایی میشود، بلکه فرصتهای جدیدی را برای سرمایهگذاری، انتقال فناوری و ایجاد شغل باز میکند. یکی از مزایای کلیدی باز کردن بخش نفت و گاز به روی مشارکت بخش خصوصی، پتانسیل افزایش اکتشاف و توسعه میادین جدید است. شرکتهای خصوصی فنآوریهای نوآورانه، تخصص و سرمایه را با خود به ارمغان میآورند که میتواند به باز کردن پتانسیل ذخایر دستنخورده کمک کند. این به نوبه خود میتواند باعث افزایش سطح تولید، افزایش درآمد برای دولت و ایجاد فرصتهای شغلی برای جمعیت محلی شود.»
این کارشناس انرژی در رابطه با مزیتهای شکسته شدن انحصار شرکت ملی نفت در توسعه میادین نفت و گاز کشور میگوید: «علاوه بر این اجازه مشارکت بخش خصوصی در صنعت نیز میتواند باعث بهبود کارایی و مقرون به صرفه شود. شرکتهای خصوصی اغلب چابکتر هستند و به شرایط بازار پاسخ میدهند که میتواند منجر به تصمیمگیری سریعتر و اجرای پروژه شود. این میتواند باعث کاهش هزینههای تولید و نتایج بهتر پروژه شود که در نهایت به نفع ذینفعان و کل اقتصاد است. این تغییر نه تنها به تقویت پایداری صنعت نفت کمک میکند، بلکه اطمینان میدهد که منافع حاصل از منابع طبیعی به صورت شفاف و عادلانه بین تمامی ذینفعان توزیع میشود و زمینهساز شکلگیری یک صنعت نفت و گاز پویا، شفاف و بهینه در ایران شود. این تحول، در راستای بهبود شرایط اقتصادی کشور و افزایش استقلال اقتصادی در برابر فشارهای خارجی، بسیار حیاتی است، بنابراین توسعه مشارکتی صنعت نفت با درگیر کردن بخش خصوصی و سرمایههای مردمی میتواند راهکاری برای کاهش وابستگی به بودجههای دولتی و افزایش شفافیت و کارآمدی در این صنعت باشد. ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری برای عموم مردم که به افزایش ثروت و بهبود شرایط اقتصادی کمک میکند، باعث میشود افراد بیشتری از منافع اقتصادی ناشی از منابع نفتی بهرهمند شوند.»
وی ادامه میدهد: «دولت موظف است که نه تنها از منظر قانونی، بلکه در عمل نیز اطمینان حاصل کند که منافع سرمایهگذاریها به صورت کارآمد و بدون هیچ تأخیری به سرمایهگذاران بازگردانده شود. این اطمینان میتواند از طریق اجرای سیاستهای حمایتی که به سرعتبخشیدن به پیشرفت پروژهها کمک میکنند و همچنین توسعه ساختارهای نظارتی مؤثر برای کنترل دقیق عملکرد پروژهها تضمین شود. با پیادهسازی چنین رویکردی، دولت نه تنها تعهد خود را به تقویت رشد و توسعه اقتصادی کشور نشان میدهد، بلکه گامهای محکمی نیز به سوی توسعه پایدار و درگیر کردن شهروندان در فرآیندهای اقتصادی مینهد.»
وی در پایان میگوید: «با وجود پتانسیل بالای صنعت نفت و گاز ایران برای توسعه اقتصادی و صنعتی، شرکت ملی نفت ایران همچنان به صورت انحصاری در بخشهای اکتشاف، تولید و صادرات فعالیت میکند. این وضعیت انحصاری با توجه به نیاز به تنوعبخشی و مدرنسازی منابع فرصتی است برای گشودن صنعت نفت به رقابت و مشارکت بخش خصوصی و سرمایهگذاریهای مردمی که میتواند به شتاب بخشیدن به رشد اقتصادی و افزایش کارآمدی صنعتی کمک کند. شرکت سهام عام پروژه به عنوان بستری کلیدی عمل میکند که مشارکت عمومی در سرمایهگذاریها را ممکن میسازد. این مدل تأمین مالی به عنوان ابزار اصلی برای جذب سرمایههای خرد مردمی به سوی پروژههای عظیم و استراتژیک عمل میکند و با استفاده از ابزارهای حاکمیتی که در اختیار دولت قرار دارد، امکان فراهم آوردن فرصتهای سرمایهگذاری جذاب و مطمئن را برای عموم مردم به ارمغان میآورد.»
منبع: جوان
انتهای پیام/